سی دلیل بر بایستگی درج نام ویراستار

سی دلیل بر بایستگی درج نام ویراستار

از حقوق ابتدایی ویراستار این است که نامش در اثر ویرایش‌شده درج شود. بااین‌حال بارها و بارها شاهد بوده‌ایم که برخی ناشران، نام ویراستار را در اثر درج نکرده‌اند. عده‌ای از سر ناآگاهی این‌گونه می‌کنند؛ اما اندکی هم عامدانه بر این اشتباه پای می‌فشارند.

سی دلیل برای درج نام ویراستار

در این نوشتار، سی دلیل بر بایستگی درج نام ویراستار در اثر را بر شمرده‌ام تا شاید این گروه، تغییر روش دهند. عناوین این دلایل از این قرار است:
۱. حق معنوی ویراستار
۲. ویراستار در سایه
۳. حق معنوی؛ روشی جهانی
۴. عرف عام در ایران
۵. روال عمومی فعالیت‌های فرهنگی
۶. عرف دینی ما
۷. پدران ما نکردند؛ ما هم نمی‌کنیم!
۸. انگیزه‌بخشی به ویراستار
۹. قدردانی از ویراستار
۱۰. بزرگی کار ویراستار
۱۱. دشواری ویرایش
۱۲. مهم‌تر از طراح جلد
۱۳. احساس مسئولیت برای ویراستار
۱۴. چه‌کسی پاسخ‌گوست؟
۱۵. مسئولیت حقوقی
۱۶. آشنایی خواننده با سیر تولید کتاب
۱۷. افزایش فروش
۱۸. سابقه‌کار برای ویراستار
۱۹. روزی‌رسانی
۲۰. بی‌سوادی نویسنده
۲۱. افزایش بار علمی برای اثر
۲۲. اعتبارافزایی برای ناشر
۲۳. اعتمادافزایی برای مخاطب
۲۴. اعتبارآوری نام وهٔیراستاران خبره
۲۵. امتیازداشتن در جشنواره‌ها
۲۶. امکان ارزیابی اعتبار علمی اثر
۲۷. سنت کتاب‌نگاری ما
۲۸. راست‌گو باشیم
۲۹. فانی فی الاستاذیم!
۳۰. بیشترین آسیب در نهادهای دینی

سی دلیل بر بایستگی درج نام ویراستار

در ادامه نوشته‌ام:
با این‌همه دلیل، آیا می‌توان بازهم با درج نام ویراستار مخالفت کرد؟ افسوس که گروهی هنوز با این دلایل بدیهی مخالفت می‌کنند. ما در «ویراستاران» کوشیده‌ایم تا این حق فراموش‌شدهٔ ویراستار را احیا کنیم. به‌امید خدا و به‌لطف فرهیختگان جامعه، توانسته‌ایم و ان‌شاءالله به نتیجهٔ صددرصدی خواهیم رسید.
البته در این مسیر، به خواست جمعی و همراهی تمام همکارانمان نیاز داریم. ما بر سر اعتقادمان، بارها کارهایی را به‌دلیل مخالفت با ذکر نام ویراستار رد کرده‌ایم؛ اما چه سود که همکار دیگری، ویرایش همان کار را پذیرفته و تلاش ما را بی‌اثر کرده است. نمی‌دانم همکارانم با چه توجیهی، کار ارزشمندشان را به ثمن بخس می‌فروشند و از حق خود چشم‌پوشی می‌کنند. نمی‌دانم این عزیزان چرا به آسیب‌های بزرگ ناشی از این کوتاه‌آمدن‌ها توجه نمی‌کنند.

خلأهای قانونی
البته مسئولان ما نیز کم نگذاشته‌اند. از آشفتگی در حقوق مادی که بگذریم، در حقوق معنوی که قانونمندکردن آن هزینه‌ای ندارد و شاید یک ماه بیشتر وقت نهادهای مسئول را نگیرد، چرا کاری نکرده‌اند؟

ما را یاری کنید
۱. اگر ناشر هستید، نام ویراستار را درج کنید و همکارانتان را نیز آگاه کنید؛
۲. اگر نویسنده‌اید، ویراستار را دوست خود بدانید و در احیای حقوق مادی و معنوی‌اش، کم نگذارید. نام او را در آثارتان درج کنید و بر عملکرد ناشر نظارت کنید؛
۳. اگر ویراستارید، هرگز از این حق خود چشم‌پوشی نکنید و عزت خود را به دستمزدی ناچیز دربرابر زحمتتان، نفروشید؛
۴. نیز اگر ویراستارید، دست به دست ما بدهید تا این حق ما را لباس قانون بپوشانیم. این مطالبه را باید عمومی کنیم و هم‌صدا، از مسئولان بخواهیمش؛
۵. اگر پژوهشگرید و دلیل و مستندی دارید تا این سی دلیل بشود سی + یک دلیل، به ما بگویید؛
۶. اگر منتقدید، اشکال‌های این نوشتار را بگویید تا اصلاحش کنیم؛
۷. اگر کتاب‌خوان هستید، به بودن نام ویراستار و کیفیت کار او حساس باشید و به ناشر و نویسنده و عموم اهل فرهنگ بازخورد بدهید؛
۸. اگر طراح جلد و صفحه‌آرا و… هستید، به نبودن نام ویراستار حساس باشید و به ناشر تذکر دهید تا این بی‌قانونی‌ها، دامن دیگر دست‌اندرکاران نشر را نگیرد؛
۹. اگر مسئولید و دستی در کار دارید، همتی کنید و خلأ قانونی این حق را برطرف کنید؛
۱۰. اگر اهل رسانه‌اید و تریبون در اختیار دارید، این فرصت را به ویراستاران بدهید تا از حق خود دفاع کنند.

اگر درج نام ویراستار بایسته شود، آثاری خوشایند برای نشر در پی خواهد داشت که به پویایی این صنعت، یاری خواهد رساند. آنگاه خواهد بود که شناسایی ویراستار از ویراستارنما بایسته خواهد شد و از آموزش‌دیده‌بودن و تخصص مدعیان ویرایش خواهند پرسید. در آن صورت، لازم خواهد شد کارشان ارزیابی و سطح‌بندی شود. در آن زمان، ویراستاران درجه‌بندی خواهند شد و استادی موی‌سپید با ویراستاری نابلد، در یک سطح قرار نخواهد گرفت. ویراستاران نیز خواهند توانست برای احقاق حقوق مادی خود، کاری کنند. درج نام ویراستار، باعث خواهد شد انواع ویرایش شناسایی و تفکیک شود. همهٔ این‌ها البته بر بستر شیوه‌نامه‌های کامل و قانونی زبان فارسی شکل خواهد گرفت و درج نام ویراستار، حرکت به‌سمت این شیوه‌نامه‌ها را سرعت خواهد بخشید.

و این خاطرهٔ شیرین هم خواندنی است:

در مقابل کسانی که نام ویراستار را درج نمی‌کنند، این خاطره هرگز از یادم نمی‌رود که نویسندهٔ عزیز، مسعود لعلی، روزی نزد من آمد و دو نسخه از چاپ سوم یکی از کتاب‌هایش را به من هدیه داد که نام من با عنوان ویراستار در آن بود. سپس عذرخواهی کرد که در چاپ اول و دوم، بر اثر استفاده از گرید مشترک، نام ویراستار دیگری به‌جای نام من درج شده است. این در حالی بود که در مقدمهٔ همان چاپ اول و دوم هم از من با عنوان ویراستار، تشکر کرده بود!

متن کامل یادداشت

این یادداشت در ماهنامهٔ انشا و نویسندگی، شمارهٔ ۳۸ منتشر شده است. متن کامل یادداشت را از دو جای زیر می‌توانید بگیرید و بخوانید:

academiagoogle

پس از مطالعه، دیدگاه‌های ارزشمندتان را همین جا مطرح کنید.

لینک کوتاه:

دیدگاه خود را بنویسید:

7 + 3 =