مقدمه
ویرایش چیست؟
ویرایش بازبینیِ دقیقِ متن قبل از انتشار و پیشنهاد یا اِعمال تغییراتی برای تصحیح یا بهبود آن است. هدف ویرایش اطمینانیافتن از یکدستی و صحت مطالب است و نیز اطمینان از اینکه محتوا، زبان، شکل و صورتبندی متن با هدف آن همخوانی دارد و نیاز مخاطب را برآورده میسازد.
ویراستار واسطهای است که باید ماهرانه و مدبرانه میان منافع متصدیان کار، تهیهکنندهٔ مطلب و در نهایت مخاطبِ مفروض تعادل ایجاد کند. همچنین ویراستار عضوی از گروهی است که کار را در مراحل مختلف، از آغاز آفرینش تا انتشار آن، به پیش میبرند، و باید میزانِ مشارکتِ دیگران در تولیدا ثر را بداند و حقوقِ آنها را محترم بشمارد. ویراستار باید با اعضای گروه، همکاریِ ثمربخشی داشته باشد.
استانداردهای حرفهای ویرایش کداماند؟
استاندارهای حرفهای ویرایش (PES) سندی ضروری برای ویراستاران کانادا و حرفهٔ ویرایش است. در نسخهٔ ۲۰۰۹، این استاندارد چنین توصیف شده: «علم، مهارت و اقداماتی که معمولاً برای ویرایشِ متونِ انگلیسیزبان لازم است.»
این استاندارد شامل گزارههایی است است که سطحِ عملکردِ مطلوب ویراستاران را تعیین میکند. در آن مشخص شده که چه انتظاراتی از ویراستاران کانادایی میرود و معیارهای سنجش دانش، مهارت و تجربهٔ ویراستار کداماند.
ویراستارانی که از پس رعایت این استانداردها برآیند، میتوانند بهطور مستقل و با حداقل نظارت، به کار ویرایش حرفهای بپردازند.
چه نیازی به وجود استانداردهای حرفهای است؟
استاندارد PES برای افراد زیر سودمند است:
ویراستارانی که میخواهند:
- درک بهتری از طیف مهارتها و دانش لازم داشته باشند؛
- در حرفهٔ خود پیشرفت کنند و دائماً بیاموزند؛
- توضیح بدهند که ویرایش چیست و ویراستار چه میکند؛
- بهترین روشهای عملی ویراستاری را برای انجام کار خود تعریف کنند.
کارفرماهایی که میخواهند:
- بدانند از ویراستارانی که استخدام می کنند، چه انتظاری باید داشته باشند؛
- شرح وظایف شغلی بنویسند؛
- ابزارهایی برای ارزیابی عملکرد کارکنان تهیه کنند.
مشتریانی که میخواهند:
- بدانند از ویراستارانی که استخدام میکنند، چه انتظاراتی داشته باشند؛
- خدمات ویراستار را درک و برای انجام آن خدمات، با او مذاکره کنند.
آموزشگرانی که میخواهند:
- برنامهها و دورههای تربیت ویراستار برگزار کنند.
انجمن ویراستاران کانادا برای:
- دادن مدرک به ویراستاران یا تمدیدکردنِ آن؛
- توضیح اینکه ویراستاران در اجرای مراحل مختلف ویرایش باید چه کنند؛
- آگاهکردنِ بیش از پیشِ عموم مردم از ارزش و اهمیت ویرایش؛
- عرضهٔ خدمات و محصولات برای ویراستاران در راستای کارشان؛
- تهیهٔ مطالبی دربارهٔ ویرایش و برپایی سمینارها و دورههایی در این مورد؛
- حمایت از منافع ویراستاران و گامبرداشتن در راستای ارتقا و پیشرفت حرفهٔ ویرایش.
آیا استانداردهای حرفهای ویرایش، کلِ فرایندِ نشر را در بر میگیرد؟
نه. استانداردهای حرفهای ویرایش شامل چهار مرحلهٔ ویرایش میشود، از زمانی که مطلب کموبیش [از نظر نویسنده] آماده است، تا وقتی آمادهٔ انتشار میشود:
- ویرایش ساختاری؛
- ویرایش سبکی؛
- ویرایش صوری (فنی)؛
- نمونهخوانی.
قسمت الف شامل علوم و مهارتهایی میشود که از همهٔ ویراستاران حرفهای، در همهٔ مراحل کار، انتظار میرود. قسمت ب تا ه شامل مهارتهایی است که در هر نوع ویرایش لازم است.
این استاندارد سایر مراحل یا وظایف نشر مانند نوشتن، ویرایش تکوینی، نمایهسازی، ترجمه، بازاریابی یا مدیریت پروژه را در بر نمیگیرد.
آیا استانداردهای حرفهای ویرایش همهٔ انواع ویرایش را توصیف میکند؟
نه. ویراستاران با موضوعات بسیار و انواع مختلف نشریات و کتابها سروکار دارند و کارشان نیاز به دانش و مهارتهای تخصصی دارد. مثلاً ویراستاران علوم پزشکی باید از واژگان این حوزه اطلاع داشته باشند، ویراستاران داستان باید شخصیتها و آرکِ داستانی [story arc] را درک کنند، ویراستاران متن سخنرانی باید نسبت به آهنگِ سخن و گسترهٔ توجه مخاطب حساس باشند، و ویراستاران تارنماهای اینترنتی لازم است با الگوریتمهای بهینهسازیِ موتورهای جستوجو آشنا باشند.
هر کار ویرایش اغلب در مراحل مختلف خود شامل بخشی از استانداردها میشود. مثلاً اگر فقط ویرایش زبانی متن مدنظر است، ممکن است ترکیبی از ویرایش ساختاری (بهبود محتوا و سروشکل متن) و ویرایش سبکی (روشنساختن معنای متن) در آن به کار رود.
نخواستهایم همهٔ استانداردهایی را که همهٔ ویراستاران همیشه رعایت میکنند، در استاندارهای حرفهای ویرایش بیاوریم؛ بلکه استانداردهای اصلی را که بیشتر لازماند، آوردهایم.
آیا تمرکز استاندارهای حرفهای ویرایش بر نظام نشرِ سنتی است؟
نه. استاندارهای ویرایش حرفهای فقط دربرگیرندهٔ استانداردهای اصلیای است که ویراستاران کانادایی، فارغ از نوع متنی که به آن میپردازند یا روش کارشان، رعایت میکنند.
آیا همهٔ ویراستاران از لغاتِ تخصصیِ یکسانی استفاده میکنند؟
نه. در حیطهٔ کاری ما که بهسرعت رو به گسترش است، ویراستاران برای توصیف آنچه انجام میدهند، متونی که به آن میپردازند و نیز توصیف پدیدآورندگانِ متنِ اصلی، از طیف وسیعی از لغات و عبارات استفاده میکنند.
الف. مبانی ویرایش
ویراستاران حرفهای وظایف مختلفی بر دوش دارند، از مدیریت کل فرایندِ نشر تا صرفاً اجرای بخشی از آن. همهٔ ویراستاران، فارغ از اینکه با چقدر از کار درگیرند، لازم است دید وسیعی نسبت به فرایندهای مختلف و نقش خود در آنها داشته باشند.
- ویراستار حرفهای باید در کار خود انعطاف و ابتکارعمل نشان دهد؛
- بتواند خود را با نیازهای پروژه و محیطِ خاصِ کاری تطبیق دهد؛
- با دیگران ارتباط مدبرانه و شفاف برقرار کند؛
- به دیدگاهها و نظریات دیگران احترام بگذارد.
ویراستاران حرفهای باید پیش از شروع پروژه مطمئن شوند که مهارتها، آموزشها و تجربهٔ لازم برای بهپایانبردن کار را دارند. ویراستاران باید دائماً دانش و مهارتهای خود را در حین کار ارتقا بخشند.
با صرف نظر از جزئیات میتوان گفت مبانی ویرایش دانشی (الف. ۱ تا الف. ۶) است که ویراستار باید به آن مجهز باشد تا وظایفی را که در اینجا جزو وظایف اساسیِ ویرایش برشمردهایم (الف. ۷ تا الف. ۱۲ )، انجام دهد.
مثلاً ممکن است در زمینههایی مانند طراحی و تولید (الف. ۶) ویراستار همیشه نقش عملی نداشته باشد؛ ولی همچنان لازم باشد بر اصول و ابزارهای اساسی اشراف داشته باشد تا بتواند کار ویرایش را خوب و کامل انجام دهد.
اما دانش ویراستار در سایر زمینهها، مثلاً اینکه بداند موضوع و گسترهٔ پروژه چه اثری بر کار ویرایش آن دارد (الف. ۳) و نیز دانستنِ ملزومات اخلاقی و قانونی نشر (الف. ۵)، ممکن است به دخالت مستقیم ویراستار منجر شود. در واقع این یعنی بهکاربستنِ مهارتها و تجربیاتی همچون بازبینیِ روششناختیِ متن (الف. ۸) و تشخیص مصادیق تخلف از حق انحصاریِ نشر (الف. ۹). بنابراین، این حیطههای دانش در برخی از کارهایی که در قسمتِ دومِ این بخش آمده، مابازاء مستقیم دارند.
ویراستار حرفهای باید واجد استانداردهای زیر باشد:
دانش
الف. ۱. شناخت فرایند نشر
بداند که ویراستاران جزئی از کلِ فرایند نشرند، چه نشر کاغذی و چه نشرا لکترونیک. بر فرایند نشر و نقش سایر اعضای گروه اشراف داشته باشد؛ بهطوری که کار ویرایش مکملِ کار سایر اعضای گروه باشد.
الف. ۱. ۱. بر مراحل پروژه، نقشها و مسئولیتهای معمول در گروه تولید، و جایگاه ویراستار در فرایندِ نشر اشراف داشته باشد.
الف. ۱. ۲. مراحل معمول فرایند ویرایش را بداند و آگاه باشد که این مراحل ممکن است با یکدیگر همپوشانی داشته باشند یا در هر پروژه بهنحو متفاوتی اجرا شوند.
الف. ۱. ۳. بر واژگان تخصصیِ رایج در کار ویرایش و نشر مسلط باشد.
الف. ۱. ۴. از انواع مختلفِ محصولات نشر و رسانه و الزامات هریک در کار ویرایش و گزینههای تولید آگاه باشد.
الف. ۲. اهمیت مخاطب و هدفِ تولید مطلب را بداند
بداند چطور مخاطب و هدفِ تولید مطلب بر انواع روشهای ویرایش و تولید اثر میگذارد. در هر مرحله به اینکه محصول نهایی چه خواهد شد، نظر داشته باشد.
الف. ۳. آگاهی از تأثیرِ دورنمای پروژه در فرایندِ ویرایش
بداند دورنمای پروژه بر کار ویرایش اثرگذار است. دورنما یعنی تعریف پروژه (هدف، مخاطب و نوع رسانهٔ آن کداماند)؛ اینکه تا چه حد به ویرایش نیاز دارد؛ زمان، بودجه و سایر منابع موجود؛ نقش و مسئولیتهای اعضای اصلیِ پروژه؛ و حدود اختیاراتشان.
الف. ۴. آگاهی از نوع رسانه
اجزای معمولِ انواع مختلفِ محصولات نشر را بشناسد و اهداف و ترتیب و جانماییِ معمولِ آنها (مثلاً بخشهای کتاب، بولتن، گزارش ادارات دولتی و شرکتها، تارنماها یا سایر نشریات الکترونیک) را بداند.
الف. ۵. آگاهی از ملزومات قانونی و اخلاقی نشر
بداند ویراستار جزئی از فرایندی با ابعاد قانونی و اخلاقی است.
الف. ۵. ۱. بر ابعاد قانونی فرایندِ نشر شامل مفاهیم اساسیِ حق انحصاری نشر (مثلاً مالکیت محصولات، حوزهٔ مالکیتِ عمومی، مجوزها و حقوق اخلاقی)، سرقت ادبی، هتکحرمت، هرزهنگاری، حفظ حریم شخصی و سایر موضوعات مرتبط با اینها اِشراف داشته باشد.
الف. ۵. ۲. ابعاد اخلاقیِ فرایند نشر (مانند لزوم رسیدگی به مطالبِ سویافته، رکیک و حاویِ کلیگویی و نیز لزوم احترام به محرمانگی و حریم خصوصی) را بشناسد.
الف. ۵. ۳. با نقش و مسئولیتهای ویراستار در این حیطهها آشنا باشد و بر اهمیت رسیدگی به همهٔ مشکلات مرتبط با این موضوعات، که در هر مرحله از کار ویرایش پیش میآید، واقف باشد.
الف. ۵. ۴. بداند برای چه مواردی نیاز به اجازهگرفتن است.
الف. ۶. شناخت عناصر اصلیِ فرایندهای طراحی و تولید
از نقش ویراستار در فرایندهای طراحی و تولید آگاه باشد و قواعدا صلی، قراردادها، واژگان تخصصی و ابزارهای موردنیاز این فرایندها را بشناسد.
الف. ۶. ۱. بداند چطور میتوان از ابزارِ طراحی برای انتقال معنا و خوشخوانترشدنِ متن و قابلفهمترشدنِ نسخهٔ چاپی و الکترونیکی استفاده کرد.
الف. ۶. ۲. بداند چگونه قسمتهای مختلف متن و رابطهٔ متقابلِ متن با صورتبندی و طراحیِ آن میتواند بر خوشخوانی و قابلفهمتربودن نسخهٔ چاپی و الکترونیکیِ آن اثرگذار باشند.
الف. ۶. ۳. قراردادهای رسم جدولها، شکلها، نمودارها، نقشهها و سایر عناصر دیداری را بشناسد.
الف. ۶. ۴. بهفراخور کار، بر ویژگیهای چاپی، شامل مقیاس چاپ (مثلاً پیکسل و نقطه)، تنظیم خطوط متن (مانند فاصلهٔ سر سطر و تنظیم عرض سطرها)، فاصلهها (مثلاً فاصلهٔ بین حروف و خطوط)، و انواع حروف (مانند دندانهدار، بیدندانه و فرازوفرود حروف انگلیسی) اشراف داشته باشد.
الف. ۶. ۵. بهفراخور کار، با نرمافزارهایی که عموماً برای طراحی، صورتبندی، نشر الکترونیک و طراحی تارنما استفاده میشوند (مانند آکروبات[۱]، ایندیزاین[۲] و لَتِکس[۳]) آشنا باشد.
الف. ۶. ۶. بهفراخور کار، با عناصرِ دیداری معمول مانند قالبهای اصلیِ گرافیکی (مثلاً eps، jpeg، tiff، png) و انواع تصویر (مثلاً نگاره (آیکون)، عکس، گزیدۀ ویدئو، و نمودار) آشنا باشد.
مهارتهای عملی
الف. ۷. تنظیم برنامهٔ زمانبندی واقعبینانه و پایبندی به آن
برنامهٔ زمانبندیِ واقعبینانهای تنظیم کند و کارها را در مهلت تعیینشده انجام دهد، چه مثلاً در نقش ویراستاری که پروژهای را زمانبندی میکند و در چهارچوب آن پیش میرود، چه ویراستار مسئولی که بخشی از برنامهٔ زمانبندیِ بزرگتری را مدیریت میکند، یا ویراستارِ قراردادی [استخدامنشدهای] که مهلت نهایی کارهای مختلف را هماهنگ میکند.
الف. ۸. تعیین حدومرز دخالت ویراستار در کارها و پایبندی به آن
با درنظرداشتن دورنمای پروژه و حدود اختیارات ویراستار، کیفیت مطالب را ارزیابی و حدومرز مناسبِ دخالت ویراستار در کار را تعیین کند.
الف. ۸. ۱. حدود اجرای کار ویرایش را تعیین کند، از جمله مرحله یا مراحل (ویرایش ساختاری، ویرایش سبکی، ویرایش صوری یا نمونهخوانی) و سطح کار ویرایش (زیاد یا کم) را مشخص کند. با استفاده از شمّ ویراستارانهٔ خود تصمیم بگیرد به کدام مطالب باید دست زد و کدام را همان طور که هست باقی گذاشت، دربارهٔ کدامیک باید تحقیق و بررسی کرد و کدام مطلب را باید تغییر داد.
الف. ۸. ۲. پس از مشخصکردنِ حدّ لازم برای ویرایش، با توجه به قراردادها و روشهای مرسوم ویرایش و نیز تجربیات و استانداردهای ویرایش در هر سازمان، تعیین کند که چه مطالبی را باید تغییر داد و ویرایش کرد (مثلاً ویژگیهای کنترلشدهٔ زبانِ برنامهنویسی).
الف. ۸. ۳. مطمئن شود که قالبِ انتخابشده برای مطلب مناسبترین قالبی است که نیازهای مخاطب، اهداف و رسانهٔ مفروض را برآورده میکند.
الف. ۸. ۴. هنگام پیشنهادِ تغییرات، مفاهیمِ زمان، هزینه، فرایندِ تولید، هدف و مخاطبِ مفروض را در نظر بگیرد. مشکلاتی را که ممکن است بر زمانبندی و بودجهٔ کار اثر بگذارند، در اولین فرصت مشخص کند.
الف. ۹. تشخیص و حل مشکلات اخلاقی و قانونی
با درنظرگرفتنِ ابعاد قانونی و اخلاقی فرایندِ نشر، مشکلات پیش رو را در اولین فرصت ممکن حل کند.
الف. ۹. ۱. مشکلات قانونیِ محتمل را (مثلاً نقض محرمانگی و حریم خصوصی در جاهایی که لازم است) تشخیص دهد و آنها را حل یا علامتگذاری کند.
الف. ۹. ۲. مطالبی را که ممکن است سویافته، توهینآمیز یا غیرقابلتعمیم باشند (مانند مطالب حاوی تبعیض نژادی و جنسیتی و فرضیات متکی بر کلیشههای فرهنگی) تشخیص دهد و آنها را حذف، تصحیح، علامتگذاری یا مستند کند.
الف. ۱۰. استفاده از منابع مرسوم در کار ویرایش
از منابع ویرایش شامل نر مافزارها و منابع مرجع ویرایش ماهرانه و به نحو مطلوب استفاده کند.
الف. ۱۰ .۱. برای کار با مطالب و به اشتراک گذاشتن آن ها با نویسندگان، مشتری ها یا اعضای گروه، از فناوری ها، نر مافزارها و نظام های الکترونیکی جدید استفاده کند.
الف. ۱۰ .۲. درا ستفادها ز نر مافزارهای مرتبط با ویرایش (مانند یافتن و جایگزینیِ موارد، بازبینی کردن، کنترلِ یکدستی، املأ و سطح زبانی) مهارت داشته باشد.
الف. ۱۰ .۳. بداند مراجع مطمئن و جدید مانند شیوه نامه ها، فرهنگ لغات و پایگاه های داده را کجا و چگونه میشود یافت.
الف. ۱۱. اطمینان حاصل کند که موارد ویرای ششده ب هروشنی انتقا لداده شده به نحو یکه در فرایند تولید ب هطورِ کامل اِعمال و دیده شوند.
موارد ویرایش شده را به روشنی به دیگران انتقال دهد. فایل ها و اسناد را روش مندانه مدیریت کند.
الف. ۱۱. ۱. مطمئن شود که همهٔ اعضای گروها ز سطح مناسب برای کار ویرایش مطلع اند.
الف. ۱۱. ۲. تغییرات، پیشنهادها و دستورات را به صورت شفاهی یا کتبی نشان هگذاری کند و با صراحت و روشنی انتقال دهد.
الف. ۱۱. ۳. در تمام مراحل کار باا عضای گروه ارتباطی روشن و مدبرانه برقرار کند.
الف. ۱۱. ۴. به فراخورِ وظایف محول شده، نسخ ههای متوالی کار را نگه دارد، مشخص کند چه کسانی مطالب را تغییر داده اند، مطمئن شود که همهٔ افراد درگیر با کار از جدیدترین نسخه استفاده میکنند.
الف. ۱۱. ۵. تشخیص دهد آیا تغییرات خواسته شده تا حد ممکن به درستی اعمال شده اند یا نه، و مطمئن شود در مطالب تأیید و نهایی شده در مراحل متوالیِ کار تغییرات ناخواسته پیش نیامده باشد.
الف. ۱۲. پرهیز از ورود خطاهای تازه
همهٔ تغییرات را طوری اِعمال کند که در معنیِ مفروض تغییری حاصل نشود یا خطاهای تازهای پیش نیاید.
ب. استاندارهای ویرایش ساختاری
ویرایش ساختاری عبارت است از ارزیابی متن و سازماندهی آن بهمنظور منظمتر شدن متن و بهبود محتوای آن.
ویراستارِ ساختاریِ قابل بر بخش الف. مبانی ویرایش تسلط خوبی دارد و واجد شرایط زیر نیز هست:
ارزیابی
ب. ۱. ساختار و محتوای متن را ارزیابیِ کلی و نهایی کند و از مناسببودنِ آن برای مخاطب، نوع رسانه، بازار و هدفِ مفروض مطمئن شود.
ساختار
ب. ۲. با درنظرداشتن اینکه نوع رسانه اغلب ساختار متن را تعیین میکند (مثلاً ساختار هرم وارونه برای ماجراهای خبری، ترتیب فصلهای کتابها یا ساختار زنجیروارِ تارنماها)، ساختار متن را طوری بازآرایی کند که منسجم و مرتب باشد، توالیِ منطقیِ مطالب حفظ شود، متن روان و شکلی روایی و توصیفی مناسب با مخاطب، نوع رسانه و هدفِ کار داشته باشد.
در صورت لزوم، یک قالب کلی یا نقشهٔ تارنما ایجاد و در چهارچوب آن حرکت کند یا دیگران را تشویق به حرکت در آن چهارچوب کند.
ب. ۳. در صورت لزوم، عنوانها و نشانههای راهنمایی برای متن پیشنهاد دهد که ساختار آن را روشن یا پررنگتر کنند.
ب. ۴. جای مطالب حاشیهای متن (مانند مطالبِ حاشیهٔ صفحه و نقلقولهای نظرگیر از متن) را به بهترین شکل ممکن تعیین کند.
ب. ۵. همهٔ عناصر دیداری متن را به مناسبترین شکل ممکن در آن بچیند.
ب. ۶. مطالب را بازبینی یا حذف کند یا بسط دهد، یا پیشنهاد چنین تغییراتی را بدهد تا حجم مطلب به حد مطلوب برسد.
محتوا
ب. ۷. تشخیص دهد، چه در متن و چه در بخشهای دیداری، کجاها نیاز به حذف مطلبی (مثلاً حذف مطالب تکراری، نامرتبط یا نالازم و حاوی اطناب) یا افزودن مطلبی (مثلاً پُرکردن قسمتهای جاافتاده از محتوای متن یا تقویت ارتباط بین قسمتهای متن) وجود دارد؛ سپس این تغییرات را خودش اعمال کند، یا از دیگری بخواهد تا اِعمال کند.
ب. ۸. مواردی را که در دقتشان تردید وجود دارد، تحقیق کافی دربارهٔ آنها نشده و نیز مطالبی که منعکسکنندهٔ همهٔ دیدگاهها نیستند یا بر روی آنها تمرکز کافی نشده تشخیص دهد، این موارد را حل کند یا بپرسد.
ب. ۹. مطالبی را که بهتر است بهشکل دیگری ارائه شوند، تشخیص دهد و آنها را از نو بنویسد (مثلاً متن مملو از ارقام را بهشکلِ جدول، مطالب توصیفی را در قالب نمودار، مجموعهای طولانی از نکات مختلف را در قالب فهرست و از بحث اصلی خارجشدنهای طولانی را بهشکل پیوست بیاورد).
ب. ۱۰. در صورت لزوم، عناصرِ دیداری مناسب (مثلاً تصویر، ویدئو و نمودار) را طوری برای متن انتخاب یا تهیه کند که با نیازها و محدودیت های نشر (مثلاً با بودجه، زمانبندی، شکل و نوع رسانه) سازگار باشند.
ب. ۱۱. مطالب مرجع و تکمیلی (مانند واژهنامه، یادداشتهای توضیحی انتهایی و پیوندهای اینترنتی) را تعیین یا تهیه کند.
ب. ۱۲. در صورت نیاز، مطالب تکمیلیِ کامل و دقیق (مانند فایل صوتی و تصویری، صفحههای بازشونده، فهرست اختصاصی ناشر از عوامل تولید و صفحات پیش و پس از متن) برای متن تهیه کند.
ب. ۱۳. تشخیص دهد کجای متن اجازه (مثلاً برای نقلقولها، عناصر دیداری و فایلهای صوتی) لازم دارد. در صورت نیاز، این اجازهها را بگیرد یا مراتب را برای پیگیری به اطلاع شخص مربوط برساند.
برقراری ارتباط
ب. ۱۴. با نویسنده یا ناظر پروژه ارتباطی شفاف و مدبرانه برقرار کند، تا با هم ساختار متن را تعیین کنند. از آنها بخواهد در مواردی معنای متن را روشن و شفاف کنند یا دربارهٔ تغییرات وسیع ویرایشی با هم مذاکره کنند.
ج. استانداردهای ویرایش سبکی
هدفِ ویرایش سبکی شفافسازیِ معنا، حصول اطمینان از یکدستی و روانی، و پالایش زبان متن است. این نوع ویرایش بیش از آنکه مرحلهای جداگانه در ویرایش به حساب آید، اغلب قسمتی از ویرایش ساختاری یا فنی است.
ویراستار سبکیِ قابل بهخوبی بر بخش الف. مبانی ویرایش تسلط دارد و واجد شرایط زیر نیز هست:
وضوح معنا
ج. ۱. ساختار پاراگرافها را برای بهتر رساندن معنا بهتر کند (مثلاً پاراگرافهای طولانی یا پیچیده را به پاراگرافهای سادهتر بشکند، طول پاراگرافها را با توجه به نوع رسانه و مخاطب تنظیم کند و حواسش باشد که پارگرافها جملهٔ آغازین روشنی داشته باشند که ایدهٔ اصلی هر پاراگراف را شرح میدهد).
ج. ۲. ساختار جملهها را طوری تغییر دهد که معنا را بهتر برسانند (مثلاً جملههای طولانی یا پیچیده را به جملههای سادهتر بشکند، از ساختارهای فرعی برای مفاهیم فرعی استفاده کند، در بیشترِ جاها از وجه معلوم به جای وجه مجهول استفاده کند، بهجای جملاتی که ساختار منفی دارند از جملات با ساختار مثبت استفاده کند و جملات شبیه متوالی با ساختار غیرمشابه را به جملاتی با ساختار مشابه تبدیل کند).
ج. ۳. در صورت لزوم، کلمات بهتری انتخاب کند که معنا را بهتر برسانند (مثلاً از کلمات دقیق و عینی بهجای کلمات کلی و انتزاعی استفاده کند، تتابع اضافات را بازنویسی و کاربُردِ نادرست فعل، صفت یا قید بهجای اسم را اصلاح و کلیشهها و بهگوییها را حذف کند).
ج. ۴. جملهها، پاراگرافها و قطعاتی از متن را برای برطرفکردن ابهامها وارسی کند و بهفراخور متن مطمئن شود که متن پیوستگیِ منطقی دارد و معنا یا مقصود نویسنده بهروشنی بیان شده است.
ج. ۵. در جاهای لازم، فقط تغییراتی را اعمال کند که برای بهبود و قابلفهمترکردنِ جمله، پاراگراف یا قطعهای از متن، و حفظِ صدای نویسنده لازم است.
ج. ۶. مطمئن شود همهٔ جدولها و عناصر دیداری و شنیداری واضحاند و معنای خواستهشده را انتقال میدهند.
یکدستی و روانی
ج. ۷. اطمینان حاصل کند ارتباط بین جملهها و پاراگرافها خوب و درست برقرار شده و یکدستیِ کل متن را تأمین میکند.
ج. ۸. در صورت لزوم، ترتیب عناصر متن را جابهجا کند تا متن یکدست شود (مثلاً جملههای پاراگراف، ترتیب مواردی که زیر هم فهرست شدهاند و بخشهای تارنما را جابه جا کند).
ج. ۹. طول و ساختار جملهها و پاراگرافها را متناسب با مخاطب و نوع رسانه تنظیم کند؛ طوری که متن خوشخوان، روان و گیرا یا منسجم شود.
زبان
ج. ۱۰. سطح زبان و خوانش مناسب برای مخاطب، نوع رسانه و هدفِ مفروض را تعیین و چنان ویرایش کند که منجر به ایجاد یا حفظ آن سطح زبانی شود (مثلاً با ترجمهٔ اصطلاحاتِ تخصصی بهعبارات قابل فهم، استفاده از واژگانی متناسب با مطلب و شکستن جملههای طولانی یا پیچیده به جملههای سادهتر).
ج. ۱۱. آهنگِ کلام، حال روحی، سبک و صدای نویسنده یا میزانِ رسمیبودن زبان متن را متناسب با محتوا و مخاطب، نوع رسانه و هدف مفروض ایجاد، حفظ یا تقویت کند (مثلاً گیراتر یا بامزهترکردنِ متن).
ج. ۱۲. لفاظیها را حذف کند (مثلاً موارد حشو، عباراتِ بیمعنی و حروف تعریف زائد را حذف کند).
برقراری ارتباط
ج. ۱۳. در ویرایش بر روی رایانه، برای نمایش یا پیگیری ویرایشهای انجامشده، از نظامی که بر سر آن توافق شده (مانند دکمهٔ «پیگیریِ تغییرات» در نرمافزار وُرد، ابزارهای نشانهگذاری در فایل پیدیاف یا نظامهای مدیریت تجدیدنظر) استفاده کند. در ویرایش بر روی کاغذ، واضح نشانهگذاری کند و از نشانههای ویرایشیِ استاندارد استفاده کند؛ مگر آنکه توافق شده باشد از نظام نشانهگذاری دیگری استفاده شود.
ج. ۱۴. با استفاده از شمّ خود، تصمیم بگیرد چه وقت باید نکتهای را بپرسد و چه وقت باید مسئله را بیمشورت با دیگران حلوفصل کند.
ج. ۱۵. بهوضوح و با تدبیر از نویسنده بخواهد معنا و مقصود خود را روشن کند، در صورت لزوم دلایل تغییرات را برای او توضیح دهد، تغییرات بزرگ ویرایشی پیشنهاد دهد و بر سر این تغییرات با نویسنده مذاکره کند.
د. استانداردهای ویرایش صوری (فنی)
هدفِ ویرایش صوری حصول اطمینان از صحت، دقت، انسجام و کاملبودنِ متن است. ویراستار صوریِ قابل بهخوبی بر بخش الف. مبانی ویرایش تسلط دارد و واجد شرایط زیر نیز هست:
صحت
د. ۱. دستور زبان انگلیسی را بداند و خطاهای دستوری را اصلاح کند (مثلاً عدمتطبیق فاعل با فعل، جابهجاییِ توصیفکنندهها و استفادهٔ نادرست از ضمایرِ).
د. ۲. قواعد بهکاربردن علائم سجاوندی را بداند و خطاها را اصلاح کند (مثلاً کاربرد نادرست ویرگول برای وصلکردن عبارتهای مستقل، علامت دونقطهٔ نابجا و آپوستروفهای نادرست). بداند چه وقت میتوان استثنا قائل شد (مثلاً در داستان یا نسخههای تبلیغاتی کتاب).
د. ۳. غلطهای املایی را اصلاح کند (مثلاً غلطهای تایپی و خطاهایی ناشی از واژگان همآوا یا واژگانی که شبیه هم تلفظ میشوند).
د. ۴. خطاهای کاربردی کلمات را اصلاح کند (مثلاً کلماتی که عموماً با یکدیگر اشتباه گرفته میشوند مانند دلالتداشتن / استنباطکردن؛ عبارات و اصطلاحات نادرست مانند hone in).
دقت
د. ۵. با استفاده از روشها و ابزارهای پژوهشی استاندارد (مثلاً فرهنگهای لغت، اطلسها، ماشینحساب، موتورهای جستوجو)، درستی اطلاعات کلّیای را که باید دقتشان بررسی شود تشخیص دهد یا خودش اصلاح کند یا بپرسد (اطلاعاتی مثل جزئیات تاریخی، ترتیب زمانی روایات، محاسبات، نقلقولها و نشانیهای اینترنتی).
د. ۶. مطالب دیداری (مثلاً برچسبها، ارجاعات متقابل و حرفهای افراد داخل تصاویر) و اطلاعات ساختاری (مانند فهرست مطالب، فهرست انتخاب و پیوندهای اینترنتی موجود در مطالبِ برخط) را بازبینی کند و از دقیق و درستبودن آنها اطمینان حاصل کند یا در صورت نیاز بپرسد.
د. ۷. در مطالبی حاویِ آمار، ریاضیات و اعداد و ارقام، خطاها را پیدا و آنها را اصلاح کند یا بپرسد (مانند تبدیل نادرست واحدهای متریک به انگلیسی و خطا در جمع کل اعداد در جدولها).
یکدستی
د. ۸. یک شیوهنامهٔ مناسب اختیار کند و بهطور یکدست همهجا از همان استفاده کند (مثلاً درمورد نحوهٔ نوشتنِ مخففها، نحوهٔ آوردن نوشته و آوردن اعداد، املاهای مختلف کلمات (کانادایی / بریتانیایی / آمریکایی) و نحوهٔ نوشتن نشانی تارنماها).
د. ۹. برای دنبالکردنِ سبک شیوهنامهٔ ویرایشیِ خاص و اعمالِ یکدست آن در متن، جدولی برای آن سبک ویرایش تهیه کند یا از جدولهای ازپیشآماده استفاده کند.
د. ۱۰. روشهای مستندسازیِ منابع را بشناسد (مثلاً فهرست مراجع، پانوشتها و پیوندها) و متناسب با مطلب یا آنچنان که از او خواسته شده، یک سبک ویرایش (مانند APA یا شیکاگو) را در کل متن رعایت کند.
د. ۱۱. عوضشدن یا تغییرات ناخواسته و گیجکنندهٔ واژگان تخصصی، منطق و جنبههای فنی متن (مثلاً استعارهها، توصیفها، املا، اعداد و مخففها) را تشخیص دهد، اصلاح کند یا بپرسد.
د. ۱۲. مطمئن شود همهٔ جدولها و عناصر دیداری و چندرسانهای با متن اطراف خود تناسب و یکدستی دارد و بهصورت یکدست در متن آورده شده است (مثلاً شیوهٔ آوردن عنوانها و عنوانهای فرعی، زیرنویسها، جدولها و شمارهگذاریها).
د. ۱۳. از مشکلات استفاده از زبانهای دیگر مخصوصاً فرانسوی در متنی بهزبان انگلیسی (مثلاً بزرگنوشتن حرف اول کلمه، ایتالیک / ایرانیککردن و اعرابگذاری) آگاه باشد.
کاملبودن مطلب
د. ۱۴. مطمئن شود متن کامل است و در صورت لزوم، درمورد عناصری ازقلمافتاده (مثلاً زیرنویسها و سرخطها، پیوندهای اینترنتی و اطلاعات تماس) بپرسد یا خودش آنها را تهیه کند.
د. ۱۵. مواردی که نیاز به دادنِ مرجع دارند (مثلاً نقلقولهای بیمرجع، تعمیمهای بیدلیل در کارهای دانشگاهی، جدولهای بیمرجع) را تشخیص بدهد و در متن نشانهگذاری کند.
د. ۱۶. بخشهایی را که نیاز به تقدیر و تشکر از صاحب اثر و اجازهٔ بازنشر دارند (مثلاً نقلقولها، عناصر چندرسانهای و دیداری) مشخص کند و در صورت لزوم، تقدیر و تشکرها را بنویسد و اجازهها را بگیرد، یا این کارها را به شخص مناسبی ارجاع دهد.
برقراری ارتباط
د. ۱۷. در ویرایش بر روی رایانه، از نظامی که بر سر آن توافق شده (مانند دکمهٔ «پیگیری تغییرات» در نرمافزار وُرد و ابزارهای نشانهگذاری در فایل پیدیاف) استفاده کند. در ویرایش بر روی کاغذ، واضح نشانهگذاری کند و از نشانههای استاندارد ویرایش صوری استاندارد استفاده کند؛ مگر آنکه توافق شده باشد از نظام نشانهگذاری دیگری استفاده شود.
د. ۱۸. با استفاده از شمّ خود، تصمیم بگیرد چه وقت باید مسئلهای را از کسی (مثلاً نویسنده، مشتری و سایرا عضای گروه) بپرسد و چه وقت باید مسائل را بدون مشورت با دیگران حلوفصل کند.
د. ۱۹. سؤالات یادداشتهای خود را با روشنی، انسجام و تدبیر برای شخص مناسب (مثلاً نویسنده، مشتری و سایر اعضای گروه) بنویسد.
ه. استانداردهای نمونهخوانی
نمونهخوانی عبارت است از بررسی مطلب پس از صفحهبندی یا درآمدن بهشکلِ نهایی، بهمنظور اصلاح خطاهای موجود در بخشهای متنی و دیداری.
نمونهخوانِ قابل علاوه بر تسلط بر بخش الف. مبانی ویرایش، واجد شرایط زیر نیز هست:
موارد کلی
ه. ۱. مزایا و معایب راهبردهای مختلفِ نمونهخوانی (مانند خواندن روی نمایشگر یا روی کاغذ، خواندن دونفره [یا یکنفره] و بزرگنماییِ متن روی نمایشگر) را تشخیص میدهد و راهبرد متناسب با نوع مطلب و اهداف پروژه را در پیش میگیرد.
ه. ۲. به برگهٔ شیوهنامهٔ ویرایش متن خاصِ هر مطلب پایبند است و در صورت لزوم، آن را روزآمد میکند. در صورت نبودِ برگهٔ شیوهنامه، آن را تهیه و با پیشرفتِ کارِ نمونهخوانی، آن را روزآمد میکند.
ه. ۳. در دورِ اولِ نمونهخوانی، مطلب را کلمهبهکلمه میخواند و عناصر دیداری را بهفراخورِ کار دقیقاً وارسی میکند و این عناصر را با نسخهٔ پیشین، در صورت وجود چنین نسخهای، مقایسه میکند.
ه. ۴. از خواندن کل متن در هر دور نمونهخوانی اجتناب میکند (مگر آنکه از او چنین خواسته باشند)؛ اما مطمئن میشود همهٔ تغییرات لازم اِعمال شدهاند و این تغییرات مشکلات جدیدی در متن ایجاد نکردهاند (مثلاً شکستن سطر یا صفحه، روانیِ متن، عناصر دیداری، فهرست مطالب و نوار راهبری[۴] در مرورگرها یا واسطههای رایانهای).
ه. ۵. در همهٔ مراحل نمونهخوانی، خطاهای فاحش را اصلاح یا علامتگذاری میکند و درعینحال از ویرایش ساختاری، سبکی یا صوری پرهیز میکند؛ مگر اینکه اختیار انجام این کار را داشته باشد.
ه. ۶. در صورت امکان، مطلب را در قالب همان رسانهٔ درنظرگرفتهشده نمونهخوانی میکند.
اصلاحِ خطاها
ه. ۷. املا، دستور زبان و نشانهگذاریِ زبان انگلیسی را بشناسد و خطاهای این حوزهها را در حیطهٔ وظایف نمونهخوان اصلاح کند (مثلاً عدمتطبیق فاعل با فعل، جابهجایی توصیفکنندهها و استفادهٔ نادرست از ضمایر).
ه. ۸. مطمئن شود که کل متن و همهٔ عناصر آمادهٔ صفحهآراییشده، در اولین نسخهٔ نمونهخوانیشده آمدهاند (مثلاً همهٔ پاراگرافها، عناصر دیداری و شنیداری، دیگر عناصر متنی مانند زیرنویسها یا تقدیر و تشکر).
ه. ۹. خطاهای تایپی، خطاهای مربوط به قالبِ کلی اثر، و بینظمیهای متن را علامتگذاری کند و به جاهای مشکلدارترِ آن توجه کند (مثلاً فونت اشتباه، سطر بیوه [آخرین سطر پاراگراف که در بالای یک صفحه از متن تنها قرار گرفته] و سطر پاشنه [اولین سطر پاراگراف که در انتهای یک صفحه از متن تنها قرار گرفته]، متنی که زیادی بلند یا زیادی کوتاه است، محل شکستن صفحه، اسامی رودخانهها و دریاچهها، لغات غیرانگلیسی و نحوهٔ صورتبندی جدولها و شکلها).
ه. ۱۰. یکدستی و دقتِ عناصر درون متن را وارسی کند و از حصول آن مطمئن شود (مثلاً ارجاعات متقابل، سرصفحه، زیرنویسها، برچسبهای عنوانِ صفحات وب، پیوندهای اینترنتی و اَبَردادهها).
ه. ۱۱. نحوهٔ شکستنِ واژهها در انتهای هر سطر را بررسی و موارد نادرست را علامتگذاری یا تصحیح کند.
ه. ۱۲. ویژگیهای طراحی اثر را درک کند و از رعایت آنها در کل متن اطمینان حاصل کند (مثلاً ترازبودنِ آغاز سطر یا تورفتگیها، اندازهها و نوع حروف عنوانهای اصلی و فرعی، طول سطر، فاصلهٔ بین عناصر عمدهٔ متن، قواعد، وضوح تصاویر و چگونگی نمایش پیوندهای اینترنتی).
شمّ تشخیص
ه. ۱۳. مسائلی که ممکن است بر مراحل بعدیِ تولید اثرگذار باشد، تشخیص بدهد و علامتگذاری کند (مثلاً ارجاع متقابل با استفاده از شمارهٔ صفحه، جانماییِ عناصر دیداری، تغییراتی که موجب تغییر صفحهبندی میشوند، فهرست راهنما، یا راهبری در وب).
ه. ۱۴. در صورتِ اجازهداشتن، نایکدستیهای متن را وارسی و آنها را تصحیح کند (مثلاً املای کلمات، علائم سجاوندی، اطلاعات، عناصر دیداری، عناصر راهبری در محیط رایانه و وب، اَبَردادهها و سایر مطالبی که ممکن است در تارنمای منتشرشده دیده نشود). برای تعیین میزان نیاز به چنین پرسشها و اصلاحاتی، از شمّ ویراستارانهٔ خود استفاده کند.
ه. ۱۵. اصلاحات نویسنده یا دیگران را با ظرافت و با استفاده از شمّ تشخیص خود، وارد متن کند. در مواردی که نظر این افراد با هم تعارض دارد، از شمّ خود برای اِعمال اصلاحات مناسب کمک بگیرد.
ه. ۱۶. در هر مرحله از نمونهخوانی، با توجه به فرایند تولید، زمانبندی، نوع رسانه، کیفیت مطلوب و نوع نشر، از میان گزینههای مختلف، کمهزینهترین یا ضروریترین تغییرات را انتخاب کند (مثلاً اطلاعات تماس حتماً باید اصلاح شود؛ اما نایکدستی در نحوهٔ شروع کلمات با حروف بزرگ، قابلاغماض است).
برقراری ارتباط
ه. ۱۷. در ویرایش بر روی رایانه، از نظامی که بر سر آن توافق شده (مانند ابزارهای نشانهگذاری در فایل پیدیاف) استفاده کند. در ویرایش بر روی کاغذ، واضح نشانهگذاری کند و از نشانههای استاندارد ویرایشِ صوری استاندارد استفاده کند؛ مگر آنکه توافق شده باشد از نظام نشانهگذاری دیگری استفاده شود.
ه. ۱۸. بسته به نیاز، برای روشنشدنِ گردش کار، توصیههایی با جزئیاتِ بیشتر به فرد مناسب (مثلاً طراح یا ناظر پروژه) منتقل کند.
ه. ۱۹. اگر از وی خواسته شود، میان خطاهای چاپکننده، طراح یا برنامهنویس و نیز میان تغییرات نویسنده و ویراستار تمایز قائل شود و آنها را با علائم متفاوتی نشانهگذاری کند.
[۱]. Acrobat
[۲]. InDesign
[۳]. LaTeX
[۴]. navigation bar
منبع: انجمن ویراستاران کانادا، «استانداردهای حرفهای ویرایش»، ترجمهٔ فاطمه ترابی، ماهنامهٔ جهان کتاب، س۲۳، ش۶ تا ۸، ص۸۳ تا ۸۸، شهریور تا آبان۱۳۹۷، با اندکی ویرایش.
انجمن ویراستاران کانادا این سند را اینجا منتشر کرده است:
ترجمهٔ ویراست ۱۹۹۹ این سند را اینجا بخوانید: