خدا خواسته است که زمین هیچوقت بدون حجت او نباشد. حجت خدا باعث اتصال زمین و آسمان میشود و سبب بارش رحمت و برکت خدا بر زمینیها و آسمانیهاست. اگر امامی از این دنیا برود، زمین به امید جانشین او بر جا میماند؛ چون اگر جانشین او نباشد…
پدرش خیلی دوستش داشت. یکی از اصحاب تعریف میکند:
خدمت امامموسیکاظم(علیهالسلام) رسیدم. دیدم فرزندش علیبنموسی(علیهماالسلام) را روی پای خود نشانده است و او را میبوسد و زبانش را میمکد. گاهی او را بر شانهٔ خودش میگذارد و گاهی بغلش میکند و میگوید: «بابات به قربانت. چه بوی خوبی میدهی و چه اخلاق قشنگی داری. سَربودن و عالِمبودن تو از الان معلوم است.»
محمدبنعلیبنبابویه (شیخ صدوق)، عیون اخبار الرضا(علیهالسلام)، ج۱، ص۳۲.
کتاب بر مدار آفتاب میخواهد با زبانی ساده و امروزین، سبک زندگی اسلامی را به مخاطبان بشناساند. این کتاب بر شش محور، به گفتهها و کردههای امام پرداخته است. در ادامه، یک بند از هر فصل را آوردهام.
در مسیر مسافرت مرو، وارد نیشابور شد. هنگامی که میخواست بهسمت مرو حرکت کند، راویان حدیث خدمتش رسیدند و عرض کردند: «ای پسر پیامبر، از شهر ما میروی و حدیثی برای ما روایت نمیکنی که از آن استفاده کنیم؟!» او که در کجاوهای نشسته بود، سر خود را از آن بیرون آورد و فرمود: «از پدرم موسیبنجعفر شنیدم که فرمود از پدرش حضرت صادق شنیده است که…» و همین طور از پدرانش یکیک نام برد تا به حضرت علی(علیهالسلام) رسید که از رسول اکرم(صلیاللهعلیهوآله) شنیده بود که از جبرئیل نقل میکرد: «از خدا شنیدم که فرمود: لا اله الا الله قلعهٔ من است. هرکس به قلعهٔ من وارد شود، از عذاب من در امان خواهد بود.» وقتی مَرکب به راه افتاد، امام سرش را از کجاوه بیرون آورد و ادامه داد: «کلمهٔ توحید با مقررات و شروطش قلعهٔ الهی است و من از شروط آن هستم.»
محمدبنعلیبنبابویه (شیخ صدوق)، عیون اخبار الرضا(علیهالسلام)، ج۲، ص۱۳۵.
روش پدر بزرگوارش را توصیف میکرد:
وقتی مُحرم میشد، پدرم خنده نداشت و غصه فرا میگرفتش. این وضع تا روز دهم ادامه داشت. روز دهم روز مصیبت و اندوه و گریهاش بود و میفرمود: «امروز حسین کشته شد.»
محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج۴۴، ص۲۸۴.
ازاینرو میفرمود: «کسی که روز عاشورا روز مصیبت و غم و گریهاش باشد، خدا روز قیامت را روز خوشحالیاش قرار میدهد؛ چراکه شیعه در اندوه اهلبیت غمگین و در خوشحالیشان شاد است و روز عاشورا روز غم اهلبیت است.»
محمدبنإسحاقبنیعقوب کلینی، الأمالی، ص۱۲۸.
همیشه متبسم و خوشرو بود. در خوشمعاشرتی، سرآمد و مثالزدنی بود. در خنده قهقهه نمیزد. فقط تبسم میکرد.
محمدبنعلیبنبابویه (شیخ صدوق)، عیون اخبار الرضا(علیهالسلام)، ج۲، ص۱۸۴.
برای یکی از خدمتکارانش منزلی خرید و فرمود: «منزل قبلیات کوچک است. در این ساکن شو.» مرد گفت: «آخر پدرم در آنجا زندگی میکرد.» فرمود: «اگر پدرت نادان بود، تو هم باید مانند او باشی؟!»
محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج۷۳، ص۱۵۳.
وقتی در مدینه بر مرکبی سوار میشد و در معابر و کوچههای این شهر رفتوآمد میکرد، مردم گرفتاریهایشان را با او در میان میگذاشتند و امام هم نیازها و خواستههایشان را با کمال فروتنی و محبت برآورده میساخت؛ بهطوری که بین آن افراد و حضرت، مثل قوموخویشها، انس و صمیمیت برقرار شده بود. بین امام و مردم جهان اسلام، مکاتباتی هم صورت میگرفت و اهالی شهرهای گوناگون برای نامههای امام احترام ویژهای قائل بودند و توصیهها و دستورالعملهای این نوشتهها را با دلوجان به کار میبستند.
محمدبنعلیبنبابویه (شیخ صدوق)، عیون اخبار الرضا(علیهالسلام)، ج۲، ص۱۶۴؛ سیدکاظم ارفع، سیرهٔ عملی اهلبیت(علیهمالسلام)؛ امامرضا(علیهالسلام)، ص۶۵ و ۶۶.
سویق را خوراکی خوب معرفی میکرد و میافزود: «اگر گرسنه باشید، سیرتان میکند و اگر سیر باشید، غذایتان را هضم خواهد کرد.»
عزیزالله عطاردی، مسند الامام الرضا(علیهالسلام)، ج۲، ص۳۳۴.
عملکرد ویراستار
این کتاب را به من سپردند تا آن را بازنویسی کنم. تجربهای آموزنده بود. محتوای کتاب نیز نورانی بود و لذت کار را دوچندان میکرد. در فرایند بازنویسی و نیز ویرایش، استاد و دوست عزیزم محمدمهدی باقری مرا همراهی میکرد و از او نیز نکاتی میآموختم. سفارش ویرایش این اثر را حجتالاسلام محمدحسین پورامینی، ابتدای خرداد۱۳۹۴ به من داد و خرداد به نیمه نرسیده، کار تمام بود.
بزرگترین مسابقه
بر مدار آفتاب را اول بار دفتر نشر معارف (وابسته به نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها) منتشر کرد. پس از اندک اصلاحاتی، آستان قدس رضوی آن را بهمناسبت هفتهٔ پایانی ماه صفر در شمارگان ۳۰۰هزار نسخه منتشر کرد و بهرایگان بین زائران امام مهربانی توزیع کرد. بر اساس این کتاب، بزرگترین مسابقهٔ بینالمللی بر مدار سیرهٔ امامرضا(علیهالسلام) نیز طراحی شد.
در حاشیه
این تارنما بر بستر وردپرس طراحی شده است. وردپرس برای هر پست یک کد اختصاصی میدهد. اختصاص این کد، خودکار است و عامل انسانی در آن دخالت ندارد. در ضمن یکی در میان یا چند تا در میان به هر پست یا دسته یا صفحه یا تصویر یا… داده میشود؛ یعنی نمیشود پیشبینی کرد پست بعدی چه شمارهای دارد.
وقتی آمدم پست مربوط به بر مدار آفتاب را درج کنم، دیدم وردپرس کد ۱۸۸۸ را داده است. چقدر خوشم آمد. آفرین به وردپرس!