Warning: Creating default object from empty value in /home/heydaris23/domains/heydarisani.ir/public_html/wp-content/themes/voice2/include/options/ReduxCore/inc/class.redux_filesystem.php on line 29
فیض‌نامه | سیدحمید حیدری‌ثانی

فیض‌نامه

فیض‌نامه، صالح فرهمند، ویراستار

دوستی‌های قدیمی بود که زمینهٔ ویرایش فیض‌نامه را فراهم آورد. اردیبهشت ۱۳۹۲ که ویرایش فیض‌نامه را آغاز کردم، فهمیدم که این رشتهٔ دوستی مرا به وادی دوستی‌ها کشانده است. صحبت فیض‌نامه صحبت عشق و عرفان و شناخت است؛ آن‌هم معرفتی از جنس نور. قصهٔ عرفان چهارده‌معصوم پاک است.

این عرفان ریشه در قرآن و روایات دارد و از یافته‌های رایج عرفانی که حاصل کشف و شهود شخصی ضمیرهای روشن است، پا را فراتر می‌گذارد. در واقع، به‌جای عرفان از پایین به بالا، ستاره‌های آسمان را چراغ فهم بشر می‌سازد.

نویسنده در مقدمهٔ کتاب فیض‌نامه؛ عرفان در مکتب اهل‌بیت عصمت و طهارت(ع) و تأثیر آن در زندگی انسان‌ها می‌آورد:

سراسر هستی موجودات، زبان ابراز نیاز به درگاه آن وجود بی‌نیاز بوده و آدمی در درک حقیقت، بتمامه محتاج خداوند است که باید از شعور و حواس ظاهری، علم، عقل، حکمت، خرد، معرفت و قلب به‌موازات یکدیگر استفاده صحیح کند و آنچه به‌وسیلهٔ آن‌ها می‌یابد، با عمل بیازماید و اثبات کند تا به‌صورت ملکهٔ وجودی‌اش در آید و بتواند پای در مرحلهٔ تکمیلی طی طریق معرفت بگذارد.

باید دانست که آبشخور ریشهٔ درخت عقل و خرد و قلب، در زمین پاک ولایت قرار دارد. درختی که در منجلاب عقاید فاسد و مسموم و شوره‌زار اوهام شیطانی و اولیایی‌اش غرس شده است، میوه‌ای جز توهمات و تخلیات باطل و موهومات عدمی نداشته و نخواهد داشت. ازاین‌روست که باید در به‌کارگیری عقل و خرد و قلب، از هدایت خداوند در کلام اولیایش سود جست و در طلب هدایت، چشم امید به حق داشت و درصدد کسب ایمان همراه با عمل صالح بر آمد تا با همت عالی در زمرهٔ شاخه‌های شجرهٔ طیبهٔ ولایت کلیهٔ الهیه و در شمار فروع آن اصل پاک شود.

دکتر صالح فرهمند دربارهٔ انگیزهٔ تلاش بزرگش در نگارش این کتاب می‌نویسد:

در دوران نوجوانی‌ام مانند تمامی هم‌سن‌وسال‌ها و هم‌قطاران، گم‌شده‌ای داشتم که همهٔ ذهنم را به خود مشغول می‌کرد؛ به‌طوری‌که به‌صورت مسئلهٔ اصلی زندگی‌ام در آمده و همه‌چیز، حتی درس‌خواندنم را تحت‌الشعاع خود قرار داده بود. این سؤال، گم‌شدهٔ نوع بشر بوده و خواهد بود. شاید بتوان گفت که آدمی اصلاً برای یافتن آن خلق شده و به این عالم نزول اجلال کرده است. انسان خلق شد تا با حواس ظاهر خود ببیند و بشنود و لمس کند…؛ تفکر کرده و درک کند و بفهمد و به عین‌الیقین و حق‌الیقینی دست یازد که او را به معرفت مبدأ و معاد و روش سلوک در مسیر نزول و صعود مابین آن دو نائل کند.

این معرفت، سؤال بشر در طول تاریخ خلقتش بوده است و به اَشکال مختلف آن را مطرح و معرفتش را طلب کرده است. او طالب این بوده که بداند از کجا آمده است و به کجا می‌رود؟ برای چه آمده است و می‌رود؟ چگونه می‌آید و چطور می‌رود؟

این کتاب در واقع رسالهٔ دکتری آقای دکتر صالح فرهمند در دانشگاه ICIS است. ویرایش اثر تا ۳۱شهریور همان سال ۱۳۹۲ به طول انجامید. بعد از آن، فرایند بازبینی نویسنده و اعمال اصلاحات ایشان آغاز شد. این چرخه حدود شش ماه زمان برد. در این مدت، حتی جلساتی حضوری در تهران و مشهد با حضور نویسنده و ویراستار یعنی من، سیدحمید حیدری‌ثانی، نیز برگزار شد. خاطرهٔ پررنگ ویراستار از نویسنده، روحیهٔ آموزگاری و صبر و دقت اوست.

ویرایش اثر دشواری‌ها و دقت‌های خاصی نیز داشت. این ابتدا ناشی از موضوع اثر بود: عرفان اسلامی. دیگر، ویژگی‌های قلمی نویسنده و سبکی ایشان بود. همچنین حساسیت ایشان در انتخاب تک‌تک واژه‌ها و تعابیر، ویرایشی دقیق‌تر می‌طلبید.

صفحه‌آرایی کتاب فیض‌نامه را نیز من، سیدحمید حیدری‌ثانی، بر عهده داشتم. ساختن نمایهٔ این کتاب سه ماه زمان برد. با پایان مراحل تولید کتاب، بالاخره این اثر در بهار ۱۳۹۴ به چاپ رسید.

نویسنده در جایی از کتاب ارزشمندش می‌نگارد:

پس حقیقت وجود شریف حضرت رسول و ائمهٔ اطهار از اولاد معصومش(ع) تجلی صفات جلالیه و جمالیهٔ ذاتی خداوند سبحان است که اطلاق اسمای ذاتی به وجود شریفشان در مرتبهٔ بعد از آن، منحصر در اسمای صفات ذاتی است که به‌عنوان مظاهر تامّ آن صفات، بدون‌تحدید و تقیید، به ذات اشاره می‌کنند و به‌عنوان مظهر صفات جلالیهٔ ذاتی خداوند، واجد مقام «عصمت مطلقه» و از حیث مظهریت صفات جمالیهٔ ذاتی حق(عزوجل)، «ولایت مطلقهٔ» کلی الهی‌اند. این عصمت و ولایت موجب خلقت موجودات و جوهر و مظهر حقایق عالم در تکوین و تقدیرند. ازاین‌رو جمیع موجودات در مراتب خلقت، مظاهر اسماءالله‌اند و هر موجودی اثری از آثار وجودی اهل‌بیت عصمت و طهارت(ع) در سریان صفات و اِعمال ولایت الهی ایشان است.

لینک کوتاه:

دیدگاه خود را بنویسید:

+ 61 = 67