Warning: Creating default object from empty value in /home/heydaris23/domains/heydarisani.ir/public_html/wp-content/themes/voice2/include/options/ReduxCore/inc/class.redux_filesystem.php on line 29
نشست ۷۸ ویرایش | سیدحمید حیدری‌ثانی

نشست ۷۸ ویرایش

اطلاعیهٔ نشست

در نشست ۷۸ ویرایش در مشهد پذیرای شما هستیم:
گاه: چهارشنبه ۳۰فروردین۱۳۹۶، ساعت ۱۷:۳۰ تا ۱۹
ساعت نشست‌ها را دو ساعت به جلو هل داده‌ایم.
جای: مشهد، بین چهارراه دکترا و چهارراه گلستان، بازار کتاب گلستان، سالن همایش‌ها.

هرگونه پرسشتان دربارهٔ نشست را تلفنی بپرسید:
۰۹۱۵۷۰۲۹۲۶۶

برنامهٔ نشست

قسمت اول نشست را به متن‌خوانی اختصاص داده‌ایم؛ آن‌هم متن‌های مرتبط با ویرایش. متن این جلسه: بهتر بنویسیم، نوشتهٔ رضا بابایی، از صفحهٔ ۲۰۱ (غنای واژگانی و تنوع کلامی) تا ابتدای صفحهٔ ۲۲۲ (خاص‌نویسی). قبل از جلسه، کتاب را مرور کنید و زیر نکات مهمش را خط بکشید. درباره‌شان گفت‌وگو خواهیم کرد.
قسمت دوم نشست به بررسی متن تمرینی اختصاص دارد. این متن، ادامهٔ متن هفتهٔ گذشته است.

متن تمرینی

متن تمرینی را با کلیک روی آیکون زیر بردارید. اگر می‌خواهید روی فایل ویرایش کنید، با فعال‌کردن ترک‌چنج، آن را ویرایش کنید و در موعد جلسه، لپ‌تاپ‌به‌دست تشریف بیاورید.

اگر می‌خواهید روی کاغذ ویرایش کنید، فایل را پرینت بگیرید. بعد با خودکارقرمز روی کاغذ ویرایش کنید و برگه را سر جلسه همراه خودتان بیاورید.

ورد فشرده

 گزارش نشست، آقای محمد پهلوان

این جلسه چهارشنبه ۳۰فروردین۱۳۹۶ با حضور شش نفر از خانم‌ها و چهار نفر از آقایان، البته با خود آقای حیدری‌ثانی، در ساعت ۱۷:۳۰ آغاز شد و نزدیک به ساعت ۱۹ پایان یافت. ناگفته نماند که من کمی دیر رسیدم و آقای افشین هم اندکی دیرتر از من آمدند.

در ابتدا و در ادامۀ نشست‌های قبل، آقای حیدری‌ثانی بحث‌هایی از کتاب بهتر بنویسیم تألیف رضا بابایی را خواندند. بخش جذاب کتاب در این جلسه، بحث «آشنازدایی» بود که با مثالی زیبا از دکتر علی شریعتی خاتمه یافت.  این قسمت تقریباً نیم ساعت طول کشید.

یک ساعتِ بعد به ویرایش متنی گذشت که آقای مهدی کیخا فرستاده بود. خود ایشان البته نیامدند و دست ما را در پوست گردو گذاشتند! این متن آن‌قدر مشکل و نامفهوم بود که دیگر نوبت به بحث دربارۀ ویرایش صوری‌اش نمی‌رسید.

گزارش ویرایش متن تمرینی، آقای محمد پهلوان

یک نقد رایج به اصل هم‌ارزی، و بنابراین به هر نظریه صدقی که، مثل کاهش‌گرایی، متضمن آن است، چنین است: اگر شما هیچگاه مرتکب آدمخواری نشده باشید، در این صورت پاسخ مناسب به «آیا دست از آدمخواری کشیده‌اید» نه «بله» است و نه «خیر» چون به نظر می‌رسد فرض این پرسش آن است که شما حداقل قبلا عادت به خوردن آدمها داشته‌اید. این مسئله حکایت از آن دارد که «شما دست از آدمخواری کشیده‌اید» نه صادق است و نه کاذب. ولی اگر صادق نیست (همانطور که کاذب هم نیست)، در این صورت گفتن اینکه این جمله صادق است، این است که در مورد چیزی که نیست بگوئیم که هست، که کاذب است، و [در اینجا] ما موردی را داریم که گفتن چیزی هم ارز نیست با گفتن اینکه آن چیز صادق است، چون این دومی کاذب است در حالی که اولی کاذب نیست (گرچه صادق هم نیست).

۱. نمونه‌ای از ویرایش زبانی

الف. اصل هم‌ارزی چیست دیگر؟ نظریۀ صدق یعنی چه؟ آیا این متن، ترجمه است یا نویسنده آن را خودش نوشته؟ اگر ترجمه باشد، احتمال دارد نویسنده معادل‌های مناسب نگذاشته و متن را دشوارفهم کرده باشد. در این صورت، اگر ویراستار می‌تواند به متن اصلی مراجعه کند تا این ترجمه را بفهمد. فرض را بر این می‌گیریم که متن از قلم خود نویسنده است و ترجمه نیست. در صورتی که به موضوع علم نداریم و در تخصص ما نیست، به این کلمات دست نمی‌زنیم.

ب. جملۀ ویراسته:

این مسئله حکایت از آن دارد که عبارت «شما دست از آدم‌خواری کشیده‌اید» نه صادق است و نه کاذب. ولی اگر صادق نباشد، همان‌طور که کاذب هم نیست، گفتن اینکه این جمله صادق است، مانند این است که دربارۀ چیزی که وجود ندارد، بگوییم وجود دارد… .

۲. نمونه‌ای از ویرایش صوری

نیم‌فاصله: هیچگاه ← هیچ‌گاه، آدمخواری ← آدم‌خواری، همانطور ← همان‌‌طور

گزارش ویرایش متن تمرینی، خانم مریم رمضانی

ذوق‌مرگ شدم وقتی این متن رو خوندم و دیدم هیچی ازش نفهمیدم! خیالتون راحت، عقلم سر جاشه. کلنجاررفتن با این متن و سروسامون‌دادن به اون، می‌تونه تو خیلی از ویرایشای دیگه دستمو بگیره. همیشه متنای پردرسر آموزنده‌ترن.

گمونم منطق کلاً پیچیده است. سر کلاسم که می‌شینی، فکر می‌کنی تو دور باطل افتادی؛ چه برسه روی کاغذ.


یک نقد رایج به «اصل هم‌ارزی»، و بنابراین به هر نظریۀه صدقی که، مثل کاهش‌گرایی، متضمن آن است، چنین است: اگر شما هیچ‌گاه مرتکب آدم‌خواری نشده باشید، در این صورت پاسخ مناسب به «آیا دست از آدم‌خواری کشیده‌اید؟» نه «بله» است و نه «خیر»؛ چون به‌نظر می‌رسد پیش‌فرض این پرسش آن است که شما حداقل قبلاً عادت به خوردن آدم‌ها عادت داشته‌اید.

* نیم‌فاصلۀ کاذب

* «اگر» و «در این صورت»: حشو

* عادت داشته‌اید: دورافتادن اجزای فعل

* به‌نظر می‌رسد: شیوۀ بیشترِ بزرگان و همچنین «ویراسـتاران» این است که «به» را در عبارت‌های فعلی، نیم‌جدا می‌نویسند. نیز پیشوندهای «فرا، فرو، در، بر، باز، وا، فرود» را در فعل‌های پیشوندی می‌چسبانند. توصیۀ من به شما این است که هر کار می‌کنید، یکدست انجام دهید.

* گذاشتن تنوین‌ها یادتان نرود.

* ایتالیک یا ایرانیک‌کردن برای نشان‌دادن تأکید غلط است. تأکید را فقط باید با واژه‌ها نشان دهید. اینجا به تأکید نیاز ندارد.

این مسئله حکایت از آن دارد که عبارت «شما دست از آدم‌خواری کشیده‌اید»، نه صادق است و نه کاذب.

* عبارت «شما دست از آدم‌خواری کشیده‌اید»: گروه اسمی است که در جایگاه نهاد به‌کار رفته و «عبارت» هستۀ آن است. چون این گروه اسمی طولانی شده و احتمال بدخوانی دارد، بعد از آن کاما می‌گذاریم؛ وگرنه گذاشتن کاما بین نهاد و گذاره غلط است.

ولی اگر صادق نیست، (همان‌طور که کاذب هم نیست در این صورت گفتن اینکه عبارتِ «این جمله صادق است»، کاذب است؛ چراکه گویا این است که دربارۀ درمورد چیزی که نیست وجود ندارد، بگوئیم گفته‌ایم وجود دارد. که هست، که کاذب است

* ویرایش این قسمت بیشترین زمان را به خودش اختصاص داد. اگر شیوۀ بهتری برای ویرایش یافتید که تغییر کمتری داشته باشد و دلیل ویرایشی هم برای آن دارید، حتماً برایمان بنویسید.

 

لینک کوتاه:

دیدگاه خود را بنویسید:

+ 85 = 90