نبرد من با ویراستاری!

دورهٔ ۱۴۷ ویرایش و درست‌نویسی
بهمن و اسفند۱۳۹۵
مهدی سرابندی جدی

حدوداً یک‌ سال و نیم پیش بود: کتابی را که با تلاش خودم و همکارانم آماده شده بود، برای ویرایش به یک مؤسسهٔ ویراستاری سپردیم. رقم اعلام‌شده از سوی ویراستار برای این ‌کار خیلی زیاد نبود؛ اما این ذهنیت برای من و برخی از همکاران پیش آمد که «مگر ویراستار چه می‌خواهد بکند؟! اصلاً این کار ضرورت دارد؟ جواب خیلی‌های ما این بود که خودمان انجام می‌دهیم. مگر یک فاصله‌گذاری و غلط املایی گرفتن، نیازمند این‌همه پول است؟!»

زمان گذشت و دست تقدیر پس از مدتی ما را به کلاس‌های ویراستاری سپرد. بنا به نظر مسئولان محترم مجموعه، تمام افرادی که در حوزهٔ نگارش فعالیت می‌کنند، باید دوره‌های ویراستاری را برای بهترنویسی پشت‌سر بگذارند. ما هم قبول کردیم و راهی این کلاس‌ها شدیم. ذهنیتمان اما همان بود که گفتم؛ البته این بار با مضمونِ «مگر ویراستاری کلاس می‌خواهد؟! ده جلسهٔ چهارساعتی برویم که آخرش چه شود؟»

خلاصه جلسهٔ اول رسید و ما در کلاسی به‌سبک جلسات کنفرانس دور هم نشستیم. استاد آمد و به تشریح کلاس و اقدامات در طول ده جلسهٔ کلاس پرداخت. در حقیقت اولش خیلی مطالب برای من گیرا نبود.

تلنگر‌های استاد دربارهٔ هجوم زبان‌های بیگانه و همچنین ساختارشکنی در نوشتن توسط نسل جدید، من را به فکر فرو ‌برد. خطر ضربه‌خوردن زبان فارسی به نظرم جدی آمد. توجهم بیشتر جذب کلاس شد. هیچ‌گاه به این موضوع فکر نکرده بودم.

از همان جلسهٔ اول، تغییر در نگاه من به ویراستاری شروع شد. هر جلسه به‌معنای واقعی کلمه بیشتر به گستردگی ویراستاری پی می‌بردم. اکنون که این متن را می‌نویسم، در جلسهٔ پایانی دورهٔ ویراستاری استاد حیدری‌ثانی هستم. نظرم هم به‌کلی تغییر کرده است. اکنون می‌گویم این کار نیز باید متخصص خاص خود را داشته باشد. ویرایش زبانی که دیگر کار را از متخصص هم گذارنده و فوق‌تخصص می‌خواهد!

البته این تغییر نظر در یک لحظه صورت نگرفت. هر مرحله که به پیش می‌رفتیم، استاد با مهارت خاص خود در ارائهٔ مطالب، من را بیشتر جذب کلاس ویراستاری می‌کرد. صحبت از استاد شد و باید بگویم که آقای حیدری‌ثانی واقعاً برای همین کار ساخته شده است. گاهی اوقات حساسیت‌های ایشان دربارهٔ اشکالات زبان و دغدغهٔ وی در این حوزه برای من که کارم هم فرهنگی است، درک‌شدنی نبود. بدون اغراق و تملق می‌گویم ایشان عاشق کارش است و با همین عشق، به آموزش شاگردان می‌پردازد. برای من که کلاس‌های دوساعتهٔ دانشگاه هم خسته و کسل‌کننده بود، حضور در کلاس های چهارساعتهٔ ویراستاری آن‌هم با آن ذهنیت اولیه که دیگر فاجعه بود. اما برخلاف تصورم، فن بیان عالی استاد و هم سبک کارگاهی کلاس، این دوره را برای من به‌بهترین دورهٔ آموزشی زندگی‌ام تبدیل کرد. استاد حیدری‌ثانی با شیوه‌های مختلف، حتی توسل به زور، از شاگردان در کلاس بازخورد و فعالیت می‌گیرد. البته توسل به زور شوخی است؛ ولی واقعاً ایشان برای راه‌انداختن تک‌تک شاگردان وقت می‌گذارد. نکات مثبت این دوره خیلی زیاد است؛ به‌طوری که حقیقتاً نگاه منتقدانهٔ من هنوز نتوانسته ایرادی اساسی پیدا کند. مکان کلاس که واقعاً باید از هر جهت تمجید شود. تعداد افراد شرکت‌کننده در جلسه هم که در حد استاندارد قرار داشت که در فهم مطالب و مشارکت افراد تأثیر مهمی گذاشت. ابزار کمک‌آموزشی از قبیل جزوه و نمایشگر هم خوب بود. حوصله و صبر استاد در مسائل مختلف کلاس مثلاً چرت‌زدن‌های من و برخی از هم‌کلاسی‌ها ستودنی بود.

کلام را کوتاه کنم: خیلی نگاه ریزبینی ندارم. خیلی سخت از کلاس و درسی خوشم می‌آید؛ اما کلاس‌های ویراستاری استاد حیدری‌ثانی منِ بی‌ذوق در این قصه را بر سر ذوق آورد. شاید هیچ‌گاه ویراستار حرفه‌ای نشوم؛ اما این کلاس به من شیوهٔ درست‌نوشتن را آموخت. امروز هم که این متن را نوشتم، حس کردم نوشتن از قبل برای من سخت‌تر شده است؛ چون از امروز باید قواعد و قوانینی را رعایت کنم که پیش از این نمی‌دانستم. البته در آخرِ نوشتن حس بهتری دربارهٔ نوشتهٔ خودم دارم. البته می‌دانم از همین متن هم غلط ویراستاری استخراج خواهد شد؛ اما استاد این غلط‌ها را به‌حساب ضیق وقت و تازه‌کاری این کمترین شاگرد بگذارد. به‌طور کلی از اینکه وقت و هزینهٔ خود را صرف این کلاس کردم، راضی هستم. دورهٔ خوبی را به‌همراه هم‌کلاسی‌های خوب‌تر گذراندم.

به‌قول استاد، این کار پول خیلی خوبی ندارد. تلاش ویراستار هم که نادیده گرفته می‌شود و اسم وی هم احتمالاً از شناسنامهٔ کتاب حذف می‌شود. پس هیچ‌چیز جز عشق، انگیزهٔ اصلی این کار نیست. من این عشق را در وجود استاد و چند نفر از هم‌کلاسی‌هایم دیدم . من که پیش از این کلاس مخالف ویراستار و ویراستاری بودم، از این پس به دوستان و همکارانم در حوزهٔ کار فرهنگی، کلاس‌های ویراستاری استاد حیدری‌ثانی را توصیه می‌کنم.

در آخر از استاد عزیز آقای حیدری‌ثانی و برادر گران‌قدرشان که زحمات اجرایی دوره را بر عهده داشتند، صمیمانه سپاسگزاری می‌کنم. امید دارم که خداوند توفیقات این عزیزان را روزافزون کند و به کارشان برکت دهد.

لینک کوتاه:

دیدگاه خود را بنویسید:

+ 8 = 14